30 مرداد 1395

نقدی به عملکرد کتابخانه ملی


نقدی به عملکرد کتابخانه ملی

در اغلب کشورها، کتابخانه‌های متعددی از سوی سازمان‌ها و تشکل‌های مختلف دایر شده و مشغول فعالیت هستند. کتابخانه‌هایی که برخی از آنها به جهت تعداد آثاری که در مخازن خود نگهداری می‌کنند در شمار مهم‌ترین کتابخانه‌های جهان قرار گرفته‌اند. کتابخانه کنگره ملی امریکا با در اختیار داشتن 134 میلیون نسخه عنوان کتاب، بزرگ‌ترین کتابخانه ملی جهان محسوب می شود. در تمام جهان، این کتابخانه‌های ملی هستند که عنوان مهم‌ترین کتابخانه هر کشوری را به خود اختصاص داده‌اند؛ حتی اگر تعداد آثار جای گرفته در مخازن آنها به چند کتابخانه مطرح دنیا نرسد باز هم از اهمیت‌شان کم نمی‌شود. سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران هم از این جمله به حساب می آید. کتابخانه‌ای که تحت نظارت دولت اداره می‌شود و مؤسسه‌ای آموزشی، پژوهشی، علمی و خدماتی است که اساسنامه آن به تصویب مجلس رسیده و رئیس‌جمهوری نیز در « رأس هیأت» امنای آن قرار دارد.

 تاریخچه تأسیس کتابخانه ملی

به گزارش روزنامه ایران، تاریخچه تأسیس کتابخانه ملی کشورمان به شهریور 79 سال قبل(1316) و افتتاح آن در ساختمانی جنب موزه ایران باستان بازمی گردد. کتابخانه‌ای که هسته اولیه آن، خیلی پیش تر از این تاریخ، در دهه 1240 شکل گرفت. حدود دوازده سال از تأسیس مدرسه دارالفنون گذشته بود که در سال 1243 کتابخانه کوچکی در این مدرسه تشکیل شد. این کتابخانه با وجود وسعت کمی که از آن برخوردار بود؛ توانست بنای اولیه مجموعه کتابخانه‌های ملی ایران را تشکیل دهد و سرانجام در سال 1316 کتابخانه ملی معارف در جنب مدرسه دارالفنون تأسیس شود. شکل‌گیری کتابخانه ملی در کشورمان با تغییرات بسیاری همراه شد؛ در سال 1358 مرکز خدمات کتابداری و در سال 1378 سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی در کتابخانه ملی ادغام شدند و سرانجام در سال 1381 با تصویب شورای عالی اداری، کتابخانه ملی و سازمان اسناد ملی با هم ادغام شدند و سازمان و کتابخانه ملی فعلی در بزرگراه شهید حقانی شکل گرفت. این ساختمان کتابخانه ملی گنجایش حداکثر هفت میلیون نسخه را دارد.

در کشور ما هم علاوه‌بر کتابخانه ملی، کتابخانه‌های متعدد دیگری از سوی سازمان‌هایی نظیر شهرداری و نهاد کتابخانه‌های عمومی و همچنین دانشگاه‌های مختلف اعم از دولتی و آزاد دایر شده و مشغول فعالیت هستند. با این وجود کتابخانه ملی در مقایسه با این کتابخانه‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار است و به نوعی می‌توان گفت که برای سایر کتابخانه‌ها نقش هدایتگر را به عهده دارد.

با وجود تمام اهمیت و ضرورتی که می‌توان برای فعالیت این کتابخانه قائل شد و از سویی گذشت زمان قابل توجهی از تأسیس آن، همچنان نقدهای متعددی متوجه این سازمان علمی- فرهنگی است. نوش‌آفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک و نوجوان که عضویت در هیأت علمی کتابداری دانشگاه تهران، راه‌اندازی بخش فنی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را در سابقه کاری خود دارد در ارتباط با وضعیت فعلی کتابخانه ملی و ارزیابی‌اش از عملکرد متولیان این کتابخانه می‌گوید: «از تمام بخش‌های کتابخانه ملی اطلاعی ندارم از همین‌رو نمی‌توانم نظری کلی بدهم. اما در ارتباط با بخش کودک این کتابخانه با توجه به این که حوزه کاری خودم به شمار می‌آید معتقدم که عملکردشان ضعیف است. تعداد کارشناسان کودکی که در این بخش مشغول فعالیت هستند بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد.»

نشانه‌هایی که نمی ‌توان آنها را نادیده گرفت

این کتابدار پیشکسوت در ادامه تصریح می‌کند: «باید بررسی کرد و دید که تعداد کارشناسانی که در بخش کتاب‌شناسی و ترجمه مشغول فعالیت هستند چند نفر است! البته گمان می‌کنم بدون بررسی هم بتوان پی به فقدان تعداد قابل توجهی از این کارشناسان در بخش‌‌ کودک برد. این کمبودها همه نشانه‌هایی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.»

انصاری با اشاره به این که کتابخانه ملی یکی از مهم‌ترین نهادهای علمی- فرهنگی در کشورمان به شمار می‌آید می‌گوید: «همان‌گونه که قبلاً هم بارها گفته‌ام کتابخانه ملی مهم‌ترین نهاد در امر استانداردسازی برای سایر کتابخانه‌‌ها به شمار می‌‌آید. متولیان این کتابخانه باید تلاش کنند تا استانداردهای ملی بسازند؛ اما ما حتی به معنای واقعی استاندارد تعریف شده نداریم. این در حالی‌‌ است که در گذشته و در زمان خانم شیرین تعاونی به این استانداردسازی در کتابخانه ملی رسیده بودیم که امیدوارم با تلاش آقای صالحی امیری ریاست این کتابخانه راه ایشان و گروه همکارشان دوباره ادامه پیدا کند.»

مهم‌ترین نقدی که این پیشکسوت عرصه نشر به نحوه عملکرد کتابخانه ملی در شرایط فعلی دارد این است که استانداردهای این کتابخانه هنوز به روز نشده‌‌اند و نیازی جدی به بازنگری دوباره آنها احساس می‌‌شود. بر اساس گفته‌های این پژوهشگر لازم است تا این کتابخانه دوباره نقش هدایتگری خود را در برابر سایر کتابخانه‌‌های کشور به دست آورد.

یکی از نکات قابل توجه در زمانی که قصد باخبر شدن از نظر اهالی قلم در ارتباط با نحوه فعالیت این کتابخانه را داشتیم این بود که اغلب آنان طی یک دهه اخیر حتی به این مرکز علمی- فرهنگی قدم هم نگذاشته‌‌اند. مسأله‌‌ای که شاید بد نباشد متولیان با بررسی دلایل آن تلاش کنند تا اهالی کتاب هم حضور پررنگ‌‌تری در کتابخانه ملی پیدا کنند و به نوعی با آن آشتی کنند. محمود یزدی، جانشین مدیرمسئول «انتشارات روزنه» نحوه عملکرد متولیان کتابخانه ملی در چند سال اخیر را مثبت ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «کتابخانه ملی نه تنها در سطح داخلی، بلکه حتی در سطح خارجی هم از اهمیت بسیاری برخوردار است. خوشبختانه همکاری این کتابخانه در امور مرتبط با شابک و فیپا با ناشران بسیار خوب است. این در شرایطی‌‌ است که تعداد قابل توجهی کتاب برای کسب فیپا به این کتابخانه ارسال می‌‌شود اما آنان به خوبی از عهده همه این کارها آن هم در زمان کوتاهی برمی‌‌آیند.»

این فعال عرصه نشر معتقد است که کتابخانه ملی با وجود عملکرد مثبت متولیان این کتابخانه، هنوز اقدامات ناتمام بسیاری وجود دارد که می‌‌تواند منجر به ارتقای فعالیت آن شود. وی در ادامه می‌‌گوید: «با وجود تمام رضایتی که از نحوه عملکرد مدیران این کتابخانه دارم اما معتقدم که هنوز به بخش‌‌هایی از فعالیت این مرکز نقد وارد است. از جمله این نقدها می‌‌توان به کمبود پرسنل و کارشناسان این کتابخانه اشاره کرد. البته همین تعداد افرادی که هم‌‌اکنون مشغول خدمات‌رسانی به مردم هستند هم مجرب و با استعداد هستند که جای قدردانی دارد.»

علی باباچاهی، شاعر، نویسنده، محقق و منتقد هم یکی دیگر از اهالی قلم به شمار می‌‌آید که نزدیک به 2 دهه است به کتابخانه ملی نرفته است. وی می‌گوید: «البته بخشی از این دور شدنم از کتابخانه ملی به فاصله قابل توجه خانه‌‌ام تا کتابخانه ملی بازمی‌‌گردد. البته حتی اگر منزلم در تهران بود و دوری راه هم تا این اندازه خودنمایی نمی‌‌کرد باز هم کار پژوهشی و تحقیقی ندارم که اجباری به مراجعه به این کتابخانه داشته باشم. شاید اگر فرصت بیشتری داشتم عضو این کتابخانه می‌شدم. در سن و سالی که هم اکنون دارم ترجیح می دهم که زمان باقی مانده را صرف نوشتن کنم.»

لزوم احداث کتابخانه‌‌های بزرگ در نقاط دیگر کشور

ارسلان فصیحی، مترجم ادبی از جمله افرادی است که تا یکی- دو سال قبل عضو کتابخانه ملی بوده اما هم اکنون کمتر به آن مراجعه می کند. وی در ارتباط با نحوه عملکرد کتابخانه ملی در سال‌‌های اخیر می‌‌گوید: «این که من یا برخی دیگر از دوستان عضو این کتابخانه نیستیم دلیل نمی‌شود که بگوییم عملکرد آنان منفی بوده! گرچه توقع خود من خیلی بیشتر از امکاناتی‌‌ است که آنان به مخاطبان ارائه می‌‌دهند. به عقیده من زمانی که در نقاط مختلف شهر کتابخانه دایر باشد نیاز چندانی به مراجعه به کتابخانه ملی نیست. کتابخانه ملی بیشتر برای وقتی خوب است که شما قصد انجام تحقیق یا پژوهشی را داشته باشید.»

فصیحی معتقد است از زمانی که کتابخانه ملی به ساختمان آن در بزرگراه حقانی منتقل شده استانداردهای بسیاری در آن رعایت می‌‌شود. او می‌‌گوید: «البته با وجود تمام نکات مثبتی که می‌‌توان برای عملکرد این کتابخانه برشمرد شاید بهتر باشد که مسئولان به فکر تجهیز هر چه بیشتر بخش‌‌ها و تالارهای مختلف آن نیز باشند. فردی که به ناچار از صبح به این مرکز مراجعه می‌‌کند و باید زمان قابل توجهی را در آن سپری کند از امکانات چندان خوبی برخوردار نیست. نمی‌‌دانم شاید بخشی از این کم‌‌و‌‌کاستی‌‌ها از تعداد بالای مراجعه کنندگان نشأت بگیرد و دست مسئولان در برطرف کردن آن چندان باز نباشد. به هر حال باید تلاش شود تا رفاه و آسایش بیشتری برای دانشجویان و محققان فراهم شود. از سویی فضای مطالعاتی نیز با شرایط بهتری در اختیار مراجعه کنندگان قرار گیرد.»

ازدحام و شلوغی آزار دهنده!

این که چرا کتابخانه ملی با این تعداد بالای مراجعه‌کنندگان روبه‌روست هم جای بحث دارد. شاید همان‌‌گونه که فصیحی هم در گفته‌‌هایش اشاره کرد دلیل این تراکم بالای مراجعه‌کنندگان ضعف در مخازن و عملکرد سایر کتابخانه‌‌های عمومی باشد. وی در ادامه تصریح می‌‌کند: «اگر یکی از همین روزها به کتابخانه ملی بروید به طور حتم ازدحام و شلوغی آن آزارتان می‌‌دهد. اما به عنوان یکی از مخاطبان و به واسطه تمام سال‌‌هایی که به کتابخانه مذکور رفت‌‌و‌‌آمد داشتم عملکرد آن را مثبت ارزیابی می‌‌کنم. جابه‌‌جایی ساختمان آن هم در نفس خود خوب است چراکه منجر به افزایش استانداردهای آن شده است.»

وی تأکید می‌‌کند؛ وقت آن شده که متولیان فرهنگی برای ساخت و تجهیز چند کتابخانه مهم دیگر هم تلاش کنند. از این طریق حداقل بخشی از مشکلات فعلی حل می‌‌شود. فصیحی ادامه می‌‌دهد: «به واسطه سفر به چند کشور و ارتباط با برخی از نویسندگان خارجی گمان می‌‌کنم که کتابخانه ملی چندان از استانداردهای جهانی دور نیست. البته به دلیل مشکلات اقتصادی چند سال اخیر کشور تمام بخش‌‌ها با مشکلات متعددی روبه‌رو شده‌‌اند که به طور قطع بودجه کتابخانه ملی هم از این امر مستثنی نبوده و آسیب‌‌هایی متوجه ساختار و کارکرد آن شده است.»

اغلب مراجعه‌کنندگان به کتابخانه ملی از دور بودن فضای مناسب برای پارک خودروهایشان و از سویی امکان دسترسی سخت به آن گلایه دارند. از سویی دسترسی به مخازن و تالارهای آن برای همه مردم ممکن نیست و مدیریت این کتابخانه محدودیت‌‌هایی را برای عضویت و بهره گرفتن از بخش‌‌‌‌های مختلف آن در نظر گرفته است.

فریدون عموزاده خلیلی، نویسنده کودک و نوجوان هم از جمله افرادی ‌‌است که ارتباط چندانی با کتابخانه ملی ندارد و دوری مسیر و در دسترس نبودن محل آن را مهم‌‌ترین دلیل این مسأله می‌‌داند. اما کامران فانی، نویسنده، مترجم، کتابدار و نسخه‌پژوه از جمله افرادی‌‌ است که سال‌‌های بسیاری از عمر خود را صرف کتاب و کتابداری کرده است. او معتقد است که طی سال‌‌های اخیر متولیان کتابخانه ملی قدم‌‌های مثبت قابل توجهی در مسیر یکپارچه‌سازی کتابخانه‌‌های کشور و از سویی استانداردسازی آنها برداشته اند. وی در همین رابطه می‌‌گوید: «کتابخانه ملی را نباید همچون سایر کتابخانه‌‌ها تنها محلی برای امانت دادن کتاب یا در اختیار گذاشتن فضایی برای مطالعه و تحقیق دید. کتابخانه ملی در تمام نقاط جهان وظایف مهمی برعهده دارد که بسیار فراتر از مواردی‌‌ است که مردم عادی برای آن برمی‌شمارند. در تمام جهان کتابخانه ملی وظیفه حفظ میراث مکتوب کشور خود را برعهده دارد.»

فانی تصریح می‌کند که دستیابی به این هدف از طریق جمع‌‌آوری و ساماندهی میراث مکتوب ممکن است و می‌‌افزاید: «متولیان کتابخانه ملی بر اساس وظیفه‌‌ای که بر عهده آنان قرار گرفته باید این میراث را جمع‌‌آوری و حفظ کرده و بعد در اختیار هر یک از پژوهشگران و افرادی که علاقه‌‌مند بودند قرار بدهد. از سوی دیگر این کتابخانه به عنوان کتابخانه مادر وظایف دیگری از جمله تألیف استانداردهای لازم در مدیریت کتابخانه سایر سازمان‌‌ها و تشکل‌‌ها را هم برعهده دارد. کتابخانه ملی باید به عنوان الگویی برای سایر کتابخانه‌‌های تخصصی و عمومی عمل کند تا در نهایت منجر به یکپارچه شدن عملکرد همه آنان در تمام کشور شود. »

این کتابدار پیشکسوت با اشاره به 2 کتاب مهمی که درباره فهرست نویسی طی سال‌‌های اخیر از سوی این کتابخانه تألیف و منتشر شده‌‌اند، می‌‌گوید: «(فهرست سرعنوان‌‌های موضوعی فارسی) یکی از این کتاب‌‌هاست. در فهرست‌نویسی کتاب‌‌ها نخست باید موضوع هر کتاب مشخص شود. در همین رابطه در کتاب مذکور 100 هزار موضوع استاندارد فهرست‌‌ شده و به صورت مکتوب و آنلاین در اختیار تمام کتابخانه‌‌های سطح کشور قرار گرفته است. دومین کتاب هم (فهرست مستند اسامی) است. بر اساس این کتاب به کتابداران آموزش داده شده تا بتوانند به یکپارچه‌سازی شیوه نوشتن اسامی در فهرست‌نویسی‌‌ها دست بزنند.»

اما کامران فانی هم در کنار ویژگی‌‌های مثبتی که برای کتابخانه ملی برشمرد معتقد است که نقد منفی هم به عملکرد مسئولان این کتابخانه وارد است و می‌‌گوید: «یکی دیگر از مهم‌‌ترین وظایف کتابخانه ملی یک کشور علاوه‌بر جمع‌آوری و حفظ میراث مکتوب، جمع‌‌آوری کتاب‌‌هایی‌‌ است که در سایر نقاط جهان درباره ایران و فرهنگ و تمدن ایران منتشر شده‌‌اند. متولیان این کتابخانه باید کتاب‌‌های مذکور که هر یک به یکی از زبان‌‌های رایج در جهان منتشر شده‌‌اند را جمع‌‌آوری کرده و در اختیار محققان و پژوهشگران بگذارند. »

وی معتقد است اگر به این دو وظیفه به نحو احسن عمل شود آن‌‌وقت است که سایر مشکلاتی که مراجعه‌کنندگان به کتابخانه ملی مطرح می‌‌کنند و از آنها گلایه دارند هم حل می‌‌شود. این که منابع در برخی موارد به سختی در دسترس مراجعه‌کنندگان قرار می‌‌گیرند. از سویی ممکن است مخاطبان قادر به دستیابی به نشریات موجود در کتابخانه نباشند و از سوی دیگر نبود امکانات رفاهی لازم هم بخش دیگری از مشکلات فعلی در کتابخانه ملی هستند که در صورت تحقق دو هدف مذکور می‌‌توان به حل آنها هم امیدوار شد.


خبرگزاری میراث فرهنگی