26 اردیبهشت 1400

بررسی نظری و تاریخی مواضع نهضت آزادی ایران در برخورد با انقلاب اسلامی (2)


سیروس حاجی زاده*

بررسی نظری و تاریخی مواضع نهضت آزادی ایران در برخورد با انقلاب اسلامی (2)
دکتر محمد مصدق در تفکر و اندیشه نهضت آزادی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است افزون بر وابستگی فکری و سیاسی که رهبران نهضت آزادی به مصدق داشتند، از نام وی برای طرح سازمان نوپای خود، در محافل مردمی و دانشگاهی و دستیابی به یک هویت مستقل سیاسی سود می جستند. مهندس بازرگان در نامه ای که به تاریخ 21

نهضت آزادی و مصدق

دکتر محمد مصدق در تفکر و اندیشه نهضت آزادی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است افزون بر وابستگی فکری و سیاسی که رهبران نهضت آزادی به مصدق داشتند، از نام وی برای طرح سازمان نوپای خود، در محافل مردمی و دانشگاهی و دستیابی به یک هویت مستقل سیاسی سود می جستند. مهندس بازرگان در نامه ای که به تاریخ 21اردیبهشت ماه 1340 به مصدق – که آن زمان در ملک ییلاقی خود در " احمدآباد " به سر می برد – می نویسد، تاسیس نهضت آزادی را رسما به او اطلاع می دهد و از وی تقاضای پشتیبانی و راهنمایی کرده و وی را پیشوای بزرگ خود می خواند. در مرامنامه نهضت آزادی" مصدقی بودن " و پیروی از آرا و اندیشه های مصدق، به روشنی وارد شده است:
مصدقی هستیم و مصدق را از خادمین بزرگ افتخارات ایران و شرق می دانیم.. ما مصدق را به عنوان یگانه رئیس دولتی که در طول تاریخ ایران، محبوبیت داشته و منتخب واقعی اکثریت مردم و قدم در راه خواسته های ملت برداشت وتوانست پیوند میان دولت وملت را برقرار سازد و مفهوم دولت را بفهماند و به بزرگ ترین موفقیت تاریخ اخیر ایران یعنی شکست استعمار نائل گردد، تجلیل می کنیم و به این سبب از تز و راه مصدق پیروی می کنیم. (1)
نهضت آزادی که بیشتر در سال های دهه 50 سنگ جریان های اسلامی را به سینه می زد و خود را در راستای جنبش دینی و اسلامی می خواند، همچنان نام مصدق را بزرگ می داشت و او را می ستود و می گفت:
درود بر دکتر محمد مصدق، رهبر ما و سردار بزرگ رزمندگان نهضت ملی ایران.
حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیدگاه جالبی از سوی نهضت آزادی مطرح می شود:
انقلاب اسلامی، ادامه حرکت مصدق است و بزرگداشت مصدق به منزله بزرگداشت مبارزات بر حق ملت ایران است. (2)
اما حضرت امام با فراست کامل و آگاهی از اینکه جریان ها و گروه هایی با اهداف و مقاصد مختلف همواره سعی دارند تا نام مصدق را در عرصه سیاست زنده نگه دارند، به تاثیر دکتر مصدق و آیت الله کاشانی در تاریخ معاصر ایران پرداخته و درباره مصدق گفتند:
اگر مصدق مانده بود، سیلی بر اسلام می زد. (3)
موضع گیری حضرت امام باعث نشد که نهضت آزادی در الگو سازی خود از مصدق تجدید نظر کند، بلکه همچنان به تکریم و تجلیل از وی ادامه داد و هم اکنون نیز "مصدقی بودن " در مقدمه مرامنامه نهضت به عنوان اصلی اساسی و بنیادین مطرح می باشد. پیروی نهضت آزادی از مصدق افزون بر آنکه ضعف ها و ناتوانی های اقتصادی و سیاسی وی را به نهضت آزادی نیز انتقال می دهد، از نوعی رابطه منطقی و مستحکم میان نهضت آزادی و جبهه ملی پرده بر می دارد، زیرا از دکترمصدق همواره به عنوان " پدر جبهه ملی یاد می شود " و بازرگان نیز تصریح کرد که نهضت آزادی فرزند جبهه ملی است.
مهم ترین ضعف نهضت آزادی در پیروی از مصدق، همان ضعفی است که در دوران نفوذ سیاسی مصدق نیز دیده می شود. مصدق رهبری بود که هیچ گاه مبانی ایدئولوژیکی مشخص برای تاسیس و اداره نظام سیاسی نداشت. فقدان مبانی ایدئولوژیک در نظام سیاسی باعث شده بود که او نظریه نظام مشروطه سلطنتی را مانند اغلب نخبگان اشراف سالار سنتی ایران که عمدتا وابسته به خاندان سلطنتی بودند به عنوان تنها آرمان خود ترویج کند. آرمانی که هیچ گاه ریشه در باورهای ملت ایران نداشت.

نهضت آزادی و آیت الله طالقانی

نام مرحوم آیت الله طالقانی به عنوان یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی هم در اسناد این سازمان به چشم می خورد. در بیانیه ایشان به مناسبت تاسیس نهضت آزادی نکته ای تامل انگیز وجود دارد. در این بیانیه آمده است:
اینجانب اگر چه از کوتاهی در انجام وظیفه خود نزد خدا و اولیای اسلام و نیاکان بزرگوارم، شرمسارم ولی پیوسته در صف مبارزه با فساد و مفسدین باقی مانده و به این سبب دعوت همکاری با بنیانگذار نهضت آزادی را پذیرفتم. (4)
جمله فوق نشان می دهد که وی برای همکاری با بنیانگذاران نهضت آزادی دعوت شده بود و می توان استنباط کرد که از آغاز در جریان تاسیس نهضت نبوده و حضور تعیین کننده ای نداشته است. اما پس از شکل گیری نهضت آزادی و آغاز فعالیت های سیاسی آن، تا زمان انشعاب سازمان مجاهدین خلق ایران از نهضت آزادی، در بحبوحه مبارزه با رژیم شاهنشاهی همواره در صف نهضت آزادی بوده است. بافت اصلاح طلبی نهضت آزادی که به مبارزه پارلمانی معتقد بود، باعث شد که از پذیرش مبارزه مسلحانه سر باز زند و از آن شانه خالی کند. شجاعت و جسارت آیت الله طالقانی، او را به تایید مبارزه مسلحانه کشاند و راه طالقانی از نهضت آزادی جدا شد. وانگهی همکاری آیت الله طالقا نی با"فدائیان اسلام " و" جبهه ملی " در کنار نهضت آزادی می تواند نمایانگر این نکته باشد. وی با توجه به ضرورت اصل مبارزه با رژیم در چارچوب نهضت آزادی قرارگرفته و وابستگی کامل به خط ومشی اندیشه اعتقادی و سیاسی نهضت نداشته است.
شالوده تفکر نهضت آزادی سال ها پس از تاسیس نهضت، آن هم توسط بازرگان در زندان ریخته شد و می توان طالقانی را در چارچوب تشکیلات سیاسی و مسائل اعتقادی قرار داد که ما اکنون از نهضت آزادی سراغ داریم. افزون براینکه شخصیت های مذهبی و سیاسی و اجتماعی هیچ گاه در حزب یا گروه خاصی نمی گنجند و نمی توان به دلیل وجود شخصیت هایی چون طالقانی، دکتر شریعتی و دکتر چمران –که شعبه نهضت آزادی در اروپا و امریکا را تاسیس کردند – در نهضت آزادی، افکار و سلیقه های اعتقادی و سیاسی این سازمان را توجیه نمود.

جبهه ملی

جبهه ملی اصطلاحی است که در مورد ائتلاف و همکاری میان احزاب ملی گرا و دست راستی برای نیل به یک هدف مشترک یا رسیدن به حکومت به کار می رود. سال 1328 شمسی سال اوج گیری مبارزات سیاسی بود و تبعید آیت الله کاشانی، بنیادگذاری " فدائیان اسلام " و دامنه دار شدن فعالیت های سیاسی نیروهای مذهبی، ترور شاه و بالا گرفتن مخالفت نمایندگان مجلس با ملی شدن نفت، زمینه ائتلاف و اتحاد نیروهای ملی و غیر مذهبی را فراهم می آورد. انتخابات علنی مجلس شانزدهم، بهانه خوبی به دست داد تا شخصیت های مدعی ملی گرایی و وطن خواهی که هر یک گرایشی متفاوت داشتند دست به دست هم دهند و در سایه رهبری مصدق – که به نمایندگی از سوی مردم در مجلس چهاردهم حضور داشت و از انگلستان و نیروهای متفقین که آن زمان در تهران مستقر بودند تمجید می کرد – جبهه ملی را تشکیل دهند.
دکتر مصدق به همراه هم فکرانش و جمعی از نمایندگان سابق مجلس و گروهی از روزنامه نگاران به عنوان تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد در روز 22مهرماه 1328 در دربار متحصن شدند.
در جریان این تحصن، جبهه ملی ایران به همت مصدق و یارانی چون دکتر سید حسین فاطمی، دکتر کریم سنجابی، دکتر سید علی شایگان، دکتر شمس الدین جزایری، دکترمظفر بقایی و.... بنیاد نهاده شد و از آن پس اطلاعیه های این گروه با عنوان جبهه ملی انتشار یافت. به دیگر سخن، نطفه جبهه ملی ایران در دربار بسته شد. آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد و لغو مقررات حکومت نظامی از اهداف و آرمان های جبهه ملی ایرا ن اعلام شد. مصدق با جلب موافقت آیت الله کاشانی و نیروهای مذهبی و تبلیغات وسیع گسترده جبهه ملی توانست برای سومین بار به مجلس دوره شانزدهم راه یابد.

مواضع جبهه ملی در برابر سلطنت

نخست وزیری و ملی شدن صنعت نفت که زمینه ساز اصلی آن، اعدام انقلابی سپهبد رزم آرا توسط فدائیان اسلام و حمایت قاطع آیت الله کاشانی بود، باعث شد که جبهه ملی، آوازه و اقتدار بیشتری یافته و احساسات ضد استعماری مردم ایران را به نوعی مهار سازد. مصدق پس از رسید ن به نخست وزیری مخالفت های خود را با نیروهای مذهبی تشدید کرد. نواب صفوی را به مدت بیست ماه به زندان انداخت و آیت الله کاشانی را با جوسازی تبلیغاتی، بی اعتبار ساخت و وی را از عرصه سیاست خارج نمود.
مصدق چه در دوران نمایندگی مجلس چه در دوران نخست وزیری و پس از آن همواره مراتب ارادت خود را نسبت به شاه و خاندانش ابراز می داشت و حتی در دادگاه نظامی که به سال 1332 و1333تشکیل شد، تلاش زیادی نمود تا موافقت خود را با شا ه اثبات و خود را از اتهام ضدیت با سلطنت تبرئه کند.
جبهه ملی با توجه به ساختار سیاسی و مبانی تئوریکی که از اساس در اعتقاد به نظام سلطنت مشروطه شکل گرفت، هیچ گاه موضع محکمی در مخالفت با نظام سلطنتی در ایران اتخاذ نکرد. حتی در دوران انقلاب اسلامی که این رژیم مشروعیتی در میان ملت ایران نداشت و دستش به خون هزاران نفر از ملت مسلمان ایران آلوده بود، نه تنها شعار ضد سلطنتی نداد بلکه با طرح شعارهایی چون شاه باید سلطنت کند نه حکومت، برای حفظ نظام سلطنتی ضد عقلی در ایران تلاش کرد.

پی‌نوشت‌ها:
 

* کارشناس ارشد اندیشه های سیاسی در اسلام
1. همان، ج1، ص18.
2. همان، ج11، ص310.
3. صحیفه امام، ج 4ص457.
4. اسناد نهضت آزادی، ج1، ص 48.


نشریه 15 خرداد شماره 7