21 آبان 1404
مصادره کتب و اسناد حاجآقا روح الله
روایتی از حمله ساواک به منزل امام در قم
در ۲۲ آبان ۱۳۴۶، مأموران ساواک با هجوم به منزل امام خمینی در مقابل مدرسه حجتیه قم، تمامی کتابها، جزوات و اسناد موجود را ضبط کردند. حجم کتابها و نشریات توقیفشده بیش از دههزار جلد بود و بسیاری از آنها شامل یادداشتها، مکاتبات، و آثار علمی و تاریخی ارزشمندی میشد که گردآوری آنها سالها زمان برده بود.
روایت این موضوع در صفحات 571 تا 575 در کتاب «الف لام خمینی» منتشر شده است. این کتاب به قلم هدایتالله بهبودی و توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به رشته تحریر درآمده است.
غارت کتابخانههای امام
ساواک در شهریورماه 1346 خبردار شد که خانهای بزرگ روبروی مدرسه حجتیه قم به آیتالله خمینی واگذار شده، ضمن تأسیس کتابخانهای در آن، گروهی از مدرسان طرفدار او جلسههای درسی خود را آنجا تشکیل میدهند.[1]
با رسیدن این خبر، دستور داده شد اطلاعات بیشتری از رفتوآمدها و فعالیت مدرسان به دست آید.[2][...]
سازمان اطلاعات و امنیت قم از آنچه که در داخل خانه آیتالله میگذشت، کمخبر بود. منابع این سازمان، تنها میتوانستند از مجالس مناسبتی برپا شده در خانه خبرگیری کنند. در سالهای پس از تبعید، تلاش ساواک برای نفوذ و کسب خبر از این خانه به جایی نرسیده بود و اکنون محلی دیگر با ویژگیهای تازه، به اسم کتابخانه و مدرس سر برآورده بود، و این برای دستگاه اطلاعاتی پذیرفتنی نبود.
شکست اطلاعاتی ساواک، دستکم در مورد گردش وجوه شرعی و موفقیت نمایندگان آقای خمینی در قم و نجف برای پرداخت شهریههای طلاب، محرز بود. سه سال از تبعید میگذشت و این سازمان نتوانسته بود مانعی در رساندن پول به آیتالله خمینی در نجف ایجاد کند. با بستهشدن هر راه، راههای ابتکاری دیگری گشوده میشد. [3] [...]
اینها، بهاضافه کنجکاوی تمامنشدنی ساواک برای دسترسی به دفتر وجوهات شرعی و احتمالاً کشف دستگاه تکثیر اعلامیه، موجب گردید که دستور مصادره اسناد و مدارک و کتابهای موجود در خانه آیتالله و کتابخانه تازه بنیانی که به اسم خود او شهرت یافته بود، داده شود.[4]
بیست و دوم آبان 1346، به دستور نعمتالله نصیری، گروهی مرکب از مأموران ساواک، شهربانی و نماینده دادستانی قم ابتدا به خانه آقای خمینی در خیابان یخچال قاضی قم رفته، 1290 جلد کتاب به همراه اوراق موجود در این مکان را ضبط کردند و با نوشتن صورتجلسهای آن را به امضاء سید احمد خمینی، حسن صانعی و علیاکبر اسلامی تربتی رساندند.[5]
سپس نوبت کتابخانه نوبنیاد رسید. همه هشت اتاق این محل لاک و مهر گردید و 2185 کتاب موجود در مخزن آن مصادره شد. در اینجا مجتبی تهرانی، مسئول کتابخانه، صورتجلسه تنظیمی را امضا کرد. مأمورانی از شهربانی قم در دو مکان گمارده شد تا از هر رفتوآمدی به داخل آنها جلوگیری کنند. تصمیم بر آن بود که ترددی به این دو جا نشود و یک بار برای همیشه تعطیل شوند.[6] دو کیسه پر از مدارکی که میتوانست برای دستگاه اطلاعاتی جذاب باشد، به تهران فرستاده شد تا وارسی گردد. به کارشناسان هم دستور دادند «تا خاتمه کار، بعدازظهرها و ایام تعطیل جهت این کار، به اداره مراجعه کنند.»[7]
شکست از یاران امام
محصلان علوم دینی قم این اقدام را ضربهای سنگین برای فعالیت نمایندگان آیتالله خمینی در قم تلقی کردند و از این که آقایان گلپایگانی و شریعتمداری واکنش آشکاری به این تعدی نشان ندادند، معترض بودند. اما آقایان مرعشی نجفی و شیخ یحیی انصاری این کار ساواک را محکوم کردند. آیتالله مرعشی نجفی در جلسه درس خود از این رخداد یاد کرد و درحالیکه اشک میریخت به شاگردان خود گفت که نمیتوانم درس را به پایان برم. جلسه در نیمه تعطیل شد. آقای انصاری از ابتدا بر سر درس حاضر نشد و علت آن را نیز بیان کرد.[8]
آخرین واکنش که بیست روز پس از این حادثه روی نمود، مربوط به درخواست شیخ مرتضی حائری از ساواک قم بود. او خواستار بازگرداندن کتابهای خطی موجود در خانه آیتالله خمینی شد؛ کتابها را تحویل وی دهند و از تردد اشخاص به آن خانه جلوگیری نکنند. احمد مهران، رئیس ساواک قم که خیلی زود جای حسین ترابی را گرفته بود، از حائری خواست تقاضایش را مکتوب کند. او ضمن ابلاغ موضوع به اداره کل سوم، مخالفت خود را با آمدوشد به خانه آیتالله یادآور گردید. [...]
آن چه که پس از مصادرههای یادشده لو رفت، کمتر از آن چیزی بود که محفوظ ماند. نام گروهی از افسران ارتش که پول قابلتوجهی به نماینده آیتالله داده بودند، کشف نشد.[9] بخشی از مدارک مربوط به وجوهات نزد شهابالدین اشراقی بود و بخش دیگر در خانه اسلامی تربتی. [...]
ساواک در اقدام پسین خود، حلقه محدودیتها را تنگتر کرد. تصمیم گرفته شد بر تمام مراسلات وارد شده یا خارج شده مربوط به علیاکبر اسلامی تربتی نظارت کنند. گمان بر این بود که اگر رسید پولهایی که وی صادر میکند، به مقصد نرسد، افراد ذیربط رفتهرفته در پرداختهای بعدی دچار تردید خواهند شد و یا «احیاناً از بیم دستگیری متوحش خواهند شد و نتیجتاً از ارسال پول جهت خمینی خودداری خواهند کرد.»[10]
دستگاه امنیتی با هدف متلاشی کردن نظام پرداخت شهریه آیتالله خمینی، ناگهان با خبر تازهای روبرو گردید. حدود یک ماه پس از ضربه یاد شده، ساواک قم اطلاع داد که «شهریه طلاب هر شهرستان، بهوسیله یکی از روحانیان اهالی همان شهرستان که مقیم قم بوده، به طلاب پرداخت شده است.[11] گویی در برابر هر کنش جبهه روبرو، واکنشی متناسب با آن طراحی و اجرا میگردید.»[12]
[1] همان، نامه ساواک قم به اداره کل سوم، سند شم 21.2319، مورخ 25/06/46.
[2] همانجا
[3] همان، [گزارش]، سند شم 20.23288 ه 3، مورخ 17/08/46.
[4] همان، گزارش ساواک قم به اداره کل سوم، سند شم 21.3231، 6/9/46.
[5] همان، گزارش خبر، گزارش ساواک قم به اداره کل سوم، سند شم 45817/316، مورخ 22/08/46
[6] همان، نامه اداره کل سوم به ریاست ساواک، سند شم 316.45817، مورخ 21/8/46.
[7] همان، حاشیه نامه ساواک قم به اداره کل سوم، سند شم 21.3055، مورخ 22/8/46.
[8] همان، گزارش ساواک قم به اداره کل سوم، سند شم 21.3165، مورخ 29/8/46.
[9] همان، سند شم 21.3101، مورخ 7/8/46 .
[10] همان، سند شم 21.3437، مورخ 16/9/46 .
[11] همان، سند شم 21.3535، مورخ 29/9/46.
[12] همان، نامه اداره کل سوم به ساواک قم، سند شم 316.61372، مورخ 22/9/46.