ماموریت جماعت ماسونی در دوران بعد از انقلاب مشروطه


ماموریت جماعت ماسونی در دوران بعد از انقلاب مشروطه

  پس از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در مرداد ۱۲۸۵ ش یک مجلس موقت تحت عنوان مجلس مؤسسان برای تدوین نظامنامه انتخابات مجلس ملی در تهران گشایش یافت. نمایندگان آن عمدتاً تجار، روحانیون، و رؤسای اصناف بازار تهران بودند. بر اساس این قانون انتخاب‌شدگان به شش طبقه تقسیم می‌شدند: شاهزادگان قاجار، روحانیون، اشراف، تجار، صاحبان سرمایه، صنعتگران و پیشه‌وران. انتخاب‌شوندگان شامل ۱۵۶ نماینده بودند که از این تعداد ۶۰ کرسی به تهران و ۹۶ کرسی به دیگر ایالات اختصاص داده شده بود.

نخستین جلسه دوره اول مجلس شورای ملی در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ مهر ۱۲۸۵ ‌ و ۷ اکتبر ۱۹۰۶ )  در کاخ گلستان و در حضور مظفرالدین شاه قاجار گشایش و جلسات آن در خانه‌ میرزا حسین خان سپهسالار مشیرالدوله، صدراعظم معروف دوره ناصری واقع در میدان بهارستان تشکیل یافت. حدود ۲۶٪ نمایندگان مجلس اول از رؤسای اصناف، حدود ۲۰٪ روحانیون و ۱۵٪ از تجار بودند. در میان نمایندگان چهره های سرشناسی چون مرتضی‌قلی‌خان صنیع‌الدوله (هدایت)، حسنعلی خان نصرالملک (کمال هدایت)، سید محمد طباطبائی، اسدالله میرزا شهاب الدوله، سید نصرالله سادات اخوی (تقوی)، میرزا حسن خان وثوق الدوله، میرزا ابراهیم­خان حکیم الملک (حکیمی)، میرزا ابوالحسن خان معاضدالسلطنه (‌پیرنیا)، سید محمد ساعت فروش (ساعت ساز)، سید‌ولی‎الله‎خان نصر، حسینقلی‌خان‌نواب، میرزا حسن‌خان ساعدالوزاره‌، سید‌حسن تقی‌زاده، حاجی میرزا آقافرشی تبریزی (حسین زاده)،‌ یحیی میرزا لسان الحکما، سید عبدالکریم محقق‌الدوله، سید‌ابراهیم‌خان عمیدالسلطنه، شیخ ابراهیم زنجانی و میرزا اسماعیل‌خان ممتازالدوله حضور داشتند که با توجه به شناختی که از مشروطیت داشتند، بسیاری از قوانین اساسی و آئین نامه‌های داخلی مجلس را تدوین نمودند.

در اسناد منتشره، اغلب افراد فوق به عضویت تشکیلات ماسونی در آمدند که شاید به ظاهر دلیل آن تکاپوهای ‎نوگرایانه و پیشروانه این جمعیت و نیز شعارهای پر طمطراق آن مبینی بر استقرار کامل مشروطیت یا بسط آزادی های سیاسی و اجتماعی و یا خدمت به هم­نوع و تهذیب نفس و اخلاق دانست.

 لژ شرق اعظم با محوریت حکام فرانسوی سعی داشت با هدف کسب موقعیت بیشتر در ساختار جدید کشور که به واسطه انقلاب مشروطه ایجاد گردیده بود و تعمیق اهداف و مطامع استعمارگرانه و سلطه جویانه خود، لژ بیداری ایران را تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب مشروطه شکل داد و نفوذ در مجلس شورای ملی را بعنوان را یکی از ارکان اصلی قدرت در ایـران در دستور کار خود قرار داد.

این جماعت در اندک زمان توانست برخی از مشروطه طلبان، سیاستمداران، فعالان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور و به خصوص نمایندگان مجلس شواری ملی را به عضویت تشکیلات خود در آورد و از این طریق توانست تاثیرات قابل توجهی بر امور اجتماعی و سیاسی کشور بر جای بگذارد.

این لژ تعداد بسیاری از نمایندگان ملت را به عضویت خود در آورد از این طریق توانست مدیریت فراکسیون‌های فعال درون مجلس را در دست بگیرد و منویات خود را در آیین نامه های مختلف و قوانین پایه کشور بر جای بگذارد.

اگر چه عضویت در جماعت ماسونی بواسطه وابستگی صریح آن به کشورها خارجی و جریانات بیگانه همواره امری مذموم و ناشایست می باشد ولی در آن ایام با توجه به جو ایجاد شده از انقلاب مشروطه که قاطبه مردم بدنبال نوسازی کشور و تحقق شعارهای مشروطه بودند، عضویت در چنین جمعیت هایی که ظاهری بسیار فریبنده داشتند، بتوان ناشی از پایین بودن بینش افراد و ساده لوحی آنان تلقی کرد.

شایان ذکر است در گیر‌و‌دار نهضت مشروطیت، جامعه روشنفکران ایرانی مبتلا به تب تحول خواهی و مردم گرایی، آشنایی با مفاهیم و علوم و فنون جدید گردیدند که بیش‎تر در سایه رابطه با اروپائیان به وجود آمد. بنابراین روز­به­روز توجه اروپائیان به ایران رو به فزونی نهاد، که از میان آنان فرانسویان کوشاتر و پیش‎روتر بودند. آنان برخلاف دو کشور روس و انگلیس که بیش‎تر در امور سیاسی و نظامی دخالت‌های پیدا و ناپیدا می­کردند، به امور و مسائل فرهنگی توجه نشان داده دست‎یابی به اهداف و منافع خود را در آن راه می‌جستند؛ برای گسترش فرهنگ خود در میان مردم ایران به طرق مختلف و متعدد دست آویز شدند. آنچه در این میان انگیزه فرانسویان را بیشتر و عمیق‎تر می‌نمود علاقه‌مندی ایرانیان برای آشنایی با فرهنگ و فراگیری زبان و ادبیات فرانسه بود، که رو به افزایش داشت. ایجاد مدارس و آموزشگاه‌های متعدد، لازاریست‌ها و مسیونرها، اعزام مستشار در حرف و علوم مختلف و ترجمه کتاب‌های گوناگون از بارزترین فعالیت‎های فرانسه برای گسترش فرهنگ و ادب در ایران بود، که در دوران مشروطیت رونق بیشتری یافت. اما روش دیگری که فرانسویان در این اوان به منظور دست­یابی به اهداف و مطامع خود در پیش گرفتند فراماسونری بود که با شعارهای" برادری، برابری، آزادی" توجه بسیاری از مردان ایرانی را به سمت خود جلب نمود. سازمان فراماسونری فرانسه به دنبال ظهور اندیشه‌های تجددخواهی و نوگرایی در میان ایرانیان پا به خاک ایران گذاشت و رسماً نخستین لژ ماسونی را در تهران بنیاد نهاد. این سازمان که با نام شرق اعظم‌/‌شرق اکبر یا بزرگ فرانسه شناخته می‌شد مستقل و نسبت به سازمان‌های فراماسونری انگلیس و اسکاتلند و امریکایی متفاوت عمل می‌کرد، که عمده‌ترین وجه تمایز و تفاوت آن "نبرد با چیرگی دینی و استبداد سیاسی" بود. به همین سبب نیز در میان سازمان‌های همگن خود به نوگرایی و نوین بودن شهرت داشت.  شرق اعظم بیشتر رهبران عصر روشنگری فرانسه را به عضویت پذیرفته بود و برخلاف انگلیسیان که به ظاهر در سیاست دخالت نمی‎کردند به امور سیاسی و اجتماعی اهمیت نشان داده در کشمکشهای سیاسی به طرف‎داری از جناح یا حزب خاصی بر می‌خاست. از این ‎رو برای تأسیس شعبهای در کشور دیگر همین ویژگی‌ها را مطمح نظر داشت و برای راه اندازی لژ وابسته به خود، وضع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع را مورد سنجش قرار می‌داد؛ کشورها و ملت‌ها را سبک­ـ­سنگین و در صورت وجود و بروز نشانه‌های روشنگری و با توجه به میزان علاقه‌مندی آنان به جریان‌های تحول‌خواهی و تجددگرایی، اقدام به تأسیس لژ می‌کرد. کشورهای مصر، ترکیه، لبنان، سوریه و ایران نمونه عینی این گونه از فعالیت‌های فراماسونگری فرانسویان است که پس از وقوع انقلابات فکری در آن‎ها، شرق اعظم فرانسه شعباتی را در آن کشورها به راه انداخت و افرادی را به عضویت پذیرفت که در تحولات روشن‎گرانه و نوگرایانه اثرگذار و مسئولیت‌های اساسی را بر عهده داشتند.

در همین راستا سازمان فراماسونری فرانسه، لژی را به نام لژ بیداری ایران در تهران تأسیس کرد که نام آن شاخصه بیداری ایرانیان را نیز به همراه داشت. این لژ به دلیل آنکه از شرق اعظم و شورای عالی ماسونی فرانسه اجازه رسمی برای فعالیت داشته، دارای تشکیلات منظم اداری بود و عملاً از نظام‎نامه فراماسونری پیروی می‎کرد که نخستین محفل فراماسونری رسمیت یافته در ایران به شمار می‌رود.

منابع:

  1. پیام بهارستان، فصلنامه اسناد، مطبوعات و متون، دوره دوم، سال سوم، ویژه نامه تاریخ مجلس 2 (ضمیمه شماره 12)، تابستان 1390
  2. "من موسس فراماسونری در ایران هستم"، آسیای جوان ، شماره 94، 28 خرداد 1331
  3. خاطرات محمود احتشام السلطنه، به کوشش محمد مهدی موسوی ، تهران، زوار ، 1366ش
  4. لژبیداری ایران نوشته مجید بزرگمهری "، فصلنامه مطالعات تاریخی ، س2، ش 6 ، بهار 1384ش
  5. تاریخ جنبش‌ها و تکاپوهای فراماسونرگری در کشورهای اسلامی، نوشته عبدالهادی حائری، مشهد، آستان قدس رضوی، 1368ش
  6. تاریخ آغازین فراماسونری در ایران به کوشش یحیی آریابخشایش، تهران، سوره مهر،1384
  7. فراموشخانه و فراماسونری در ایران، نوشته اسماعیل رائین، تهران ، امیرکبیر ، 1357ش
  8. تاریخ آغازین فراماسونری در ایران، نوشته حمید رضا شاه آبادی، تهران، حوزه هنری، 1378ش 
  9. فراماسونری در ایران از آغاز تا تشکیل لژبیداری نوشته محمود کتیرایی، تهران، اقبال، 1361ش


موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی